- پس استدن
- باز پس گرفتن واستدن پس استدن
معنی پس استدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چیز داده را گرفتن فراز گرفتن باز گرفتن واستدن استرداد: کتابش را پس گرفت، مکافات یافتن پاداش یافتن پاد افراه یافتن: از هر دست که بدهی پس میگیری. یا پی گرفتن بایع سلعه را از مشتری. متاع فروخته را از مشتری پس گرفتن وردبهای آن. یا پس گرفتن درس از طفل. درس خوانده را از طفل پرسیدن
پس ستادن، پس گرفتن، گرفتن چیزی که به کسی داده شده، واستدن، چیزی را که فروخته شده از خریدار گرفتن و پول آن را رد کردن
تاخیر، عقب افتادن
باز پس گرفتن واستدن پس استدن
غش کردن، عقب افتادن، پس ماندن، به پشت افتادن